مردم مسلمان ایران و جهان بار دیگر نماز جمعه ای از جنس دیگر تجربه کردند و خطبه هایی از جنس دیگر را شنیدند، نکته ای که خیلی شنیدنی بود این بود که ایشان موضع ایران در مورد بحرین را بار دیگر به سران استکبار و ایادی و جیره خواران آنها تفهیم کردند:
مقام معظم رهبری با اشاره به قیام مردم بحرین خاطرنشان کردند: به توفیق الهی مردم بحرین پیروز خواهند شد.
ایشان همچنین با اشاره به ادعای حکام بحرین مبنی بر دخالت جمهوری اسلامی ایران در این کشور، این ادعا را دروغ خوانده و فرمودند: ایران هرجا دخالت کند صریحاً اعلام میکند. برای مثال ما در ضدیت رژیم صهیونیستی دخالت کردیم که نتیجه آن هم پیروزی در جنگهای 33 روزه و 22 روزه شد. بعد از اینهم هر کس با رژیم صهیونیستی مخالفت کند پشتیبان او هستیم و کمکش میکنیم.
آیتالله خامنهای همچنین ادامه دادند: اینکه حاکم جزیره بحرین اعلام میکند که ما در این کشور دخالت میکنیم حرف نادرستی است چرا که اگر در قضیه بحرین دخالت میکردیم ماجرا جور دیگری میشد.
در مورد انتخابات:
مقام معظم رهبری در بخش دیگری از خطبههای بسیار مهم نماز جمعه تهران با تأکید بر اینکه “انتخابات مصونیت بخش انقلاب است” خاطرنشان کرد: هرچه حضور در انتخابات بیشتر و پای صندوقهای رای شلوغتر باشد، اعتبار کشور بالا خواهد رفت و مصونیت کشور بالا می رود.
ایشان با تأکید بر لزوم تشکیل “مجلس صالح و سالم و قوی” با شرکت پرشور مردم، و با بیان اینکه اینچنین مجلسی میتواند بر همه دستگاههای کشور اثر بگذارد، افزودند: دشمن 2-3 ماه است که با بوغهای تبلیغاتی اش میخواهد مردم را ناامید و مایوس کند تا در انتخابات شرکت نکنند و بعضی در داخل کشور بدون اینکه بفهمند با آنها همراهی میکنند؛ دشمنان بیرونی مغرضاند و برخی داخلیها غافل.
مقام معظم رهبری همچنین با تأکید بر اینکه آنچه در انتخابات لازم است “رقابت سالم و بدون تهمت زنی و بدگویی است” خاطرنشان کردند: فضای انتخابات باید سالم باشد. مردم اگر خودشان نامزدهای انتخاباتی را میشناسند طبق تشخیص خود حتما عمل کنند و اگر نمی شناسند از افراد بصیر استفاده کنند.
حضرت آیتالله خامنهای با تأکید بر اینکه محریان در اجرای درست انتخابات باید دقت کامل را به کار ببرند، افزودند: در این سی و دو سه انتخابات که از اول انقلاب داشتیم خوشبختانه همه ی اینها سالم بوده؛ البته در همه آنها کسانی معترض بوده اند اما هیچکدام از انتخاباتها ناسالم نبوده و بعد از این هم باید همینگونه باشد.
ایشان با ذکر 3 نکته مهم درباره صلاحیت کاندیداهای انتخابات خاطرنشان کردند: نکته اول اینکه شورای نگهبان از لحاظ قانونی موظف است صلاحیت ها را احراز کند. و برسد به اینکه صلاحیت وجود دارد، اما توصیه همیشگی اینطور بوده که سطح صلاحیتها را آنقدر بالا نبرند که تعداد کمی باقی بمانند. نکته دوم اینکه بعضیها به این نظارتهای شورای نگهبان معترضند و ممکن است اعتراضشان به جا هم باشد، منتهی باید توجه کنیم که وقتی یک مقام مسئول قانونی مورد اعتماد تصمیمی گرفت تسلیم باشیم و تبعیت کنیم.
مقام معظم رهبری نکته سوم درباره صلاحیت کاندیداها را اینگونه عنوان کردند که “اعلام میکنم همه بدانند آنها که رد صلاحیت می شوند لزوما آدم های بیصلاحیتی نیستند. بلکه فقط در انتخابات نمیتواند به عنوان نامزد شرکت کنند اما ممکن است مقامی که او را ردصلاحیت کرده اشتباه کرده باشه و یا ممکن است صلاحیتهای فراوان دیگری در زمینههای دیگر داشته باشد. لذا نباید اینگونه فکر کنیم که از هستی ساقط شده”
حضرت آیتالله خامنهای همچنین با تأکید بر اینکه “مسئولان از امنیت و توطئه کشور در کار انتخابات غافل نشوند”، تصریح کردند: “کسانی که در این انتخابات رأی نمیآورند حتماً مراقب باشند که کلاهی که بر سر رای نیاوردگان انتخابات 88 رفت بر سر آنها نرود.”
ایشان همچنین به همه نامزدها و هوادارانشان توصیه کردند که خود را مسئول امنیت انتخابات بدانند و در برابر توطئه دشمن هوشیار باشند و همچنین در تبلیغات انتخاباتی القای فضای اختلاف و ناامیدی نشود.
داستانی از یک نماینده اصلح:
شهید سید حسن مدرس به دلیل وارستگی و پرهیزگاری و شایستگی در رفتار و اعمال و نیز عبادت و ارتباط با خداوند از قدرت روحی و معنوی برخوردار بود و به خاطر این کمالات روحانی صفای باطن داشت . یک روز قبل از شهادتش به پاسبانش می گوید :تو را از اینجا عوض می کنند . پاسبان می گوید : مگر از من خلافی دیده اید و یا از رفتارم ناراضی می باشید ؟ مدرس با حالتی عاطفی پاسخ می دهد: خدا نکند، اینطور نیست . تو مأموری و به تو دستور می دهند . ولی وقتی مجدداً به اینجا مراجعت می کنی ، دیگر مرا زنده نخواهی یافت.
این پیش بینی مدرس که از کمال معنوی وی منشا می گرفت،درست از آب در آمد و صبح آن روزی که بنا بود مدرس را به شهادت برسانند آن پاسبان را عوض می کنند ، بطوری که در پرونده این فاجعه منعکس است ، پاسی از شب گذشته همان روز ، پاسبان مزبور را بر سر جنازه مدرس می آورند.
و اما سخنی از امام خمینی (قدس سره) در مورد مدرس:
مرحوم مدرس که با شاه سابق دشمن سرسخت بود، یک وقتی که [رضا]شاه به سفر رفته بود، وقتی آمده بود، مرحوم مدرس گفته بود که من به شما دعا کردم. خیلی او خوشش آمده بود که چطور یک دشمن دعا کرده بود. گفته بود، نکته این است که اگر تو مرده بودی اموالی که از ما غارت کرده بودی و به خارجیها داده بودی همه از بین رفته بود. و من دعا کردم تو زنده باشی برگردی، بلکه بتوانیم ما مالها را برگردانیم. حالا ما هم همان طور هستیم و این پسر هم بیشتر از او اموال ما را برده است به خارج." صحیفه امام، ج10، ص: 101
برخی عادت دارند برای راهنمایی مردم شرایطی را برای کاندیدای اصلح معرفی نمایند، اما شاید بهتر این باشد که کتاب تاریخ انقلاب را ورق زنیم و نمایندگان موفق و اصلح را در طول تاریخ انقلاب و حتی پیش از آن (اگر بود) معرفی کنیم و قدری در زندگی و ویژگیهای شخصیتی آنها تامل کنیم تا ملاک انتخاب اصلح دستمان آید. یکی از این نماینده ها شهید دکتر سید حسن آیت می باشد:
شناسنامه تولد و تحصیلات نقش آیت در تدوین قانون اساسی شهادت: علت شهادت و ترور:
نام: سید حسن آیت، معروف به دکتر آیت
متولد: سوم تیرماه 1317
تاریخ شهادت: 14مرداد 136
سمت: نماینده دوره اول تهران
حزب: جمهوری اسلامی
سید حسن آیت در سوم تیر ماه 1317 در نجف آباد اصفهان به دنیا آمد. او در خانوادهای روستایی و مذهبی پرورش یافت و پس از گذراندن دوران دبستان و دبیرستان در نجف آباد، تحصیلات عالیه خود را در رشتههای علوم اجتماعی، حقوق، ادبیات، جامعه شناسی و روزنامه نگاری در تهران به اتمام رساند و همزمان با تحصیل در دانشگاه دروس حوزوی را نیز آموخت و به زبانهای عربی، انگلیسی و فرانسه نیز تسلط پیدا کرد.تحصیلات متنوع آیت باعث شد که برای مدت زیادی در زمره دانشجویان، با محافل روشنفکری دانشگاه ارتباط مستقیم داشته باشد. از جمله اینکه وی در دوره کارشناسی ارشد رشته جامعه شناسی با ابوالحسن بنی صدر همکلاس بوده است. همچنین وی دوره روزنامه نگاری خود را در موسسه اطلاعات پشت سر گذاشتحسن آیت در دوران زندگی 43 ساله خود موفق به اخذ درجه دکتری در هیچ رشتهای نگردید ولی در محافل سیاسی اوایل انقلاب گهگاه از او به عنوان دکتر آیت نام برده میشد.
اندکی پیش از پیروزی انقلاب ، حسن حبیبی به در خواست حضرت امام خمینی (قدس سره)، طرح اولیه یا پیشنویس قانون اساسی ایران را تهیه کرد. پیشنویس قانون اساسی که فاقد اصل ولایت فقیه بود، پس از تهیه مورد تایید حضرت امام خمینی (قدس سره) و بعد از آن شورای انقلاب قرار گرفت. ولی با توجه به آنچه در حکم نخستوزیری بازرگان آمده بود، دولت موقت و نیروهای متمایل به آن طرفدار تشکیل مجلس مؤسسان برای اصلاح پیشنویس قانون اساسی بودند که به پیشنهاد آیت الله طالقانی و تایید حضرت امام خمینی (قدس سره)، مجلس خبرگان تدوین قانون اساسی تشکیل گردید. مجلسی که دکتر سید حسن آیت با عضویت در هیأت رئیسه آن، نقش کلیدی در ارایه و الحاق اصل ولایت فقیه به قانون اساسی ایران ایفا نمود.
حسن آیت در ساعت هشت صبح روز چهارشنبه 14 مرداد 1360 ( پنج هفته پس از واقعه هفتم تیر) در مقابل منزلش در مرکز تهران، توسط سازمان مجاهدین خلق ایران با شلیک 60 گلوله به شهادت رسید و بهترین سند برای تایید صلاحیت وی همان شصت گلوله می باشد...
گفته شده است که شهید آیت دقیقاً روزی که قرار بود مدارک مهمی را در مورد میرحسین موسوی افشا کند مورد هجوم متافقان کوردل قرار گرفت.
آثار شهید آیت:
«چهره حقیقی مصدقالسلطنه». تهران: دفتر انتشارات اسلامی
منبع: «شهید دکتر حسن آیت» کانون هابیلیان. بازبینیشده در فروردین 1388.
به نقل از وبلاگ «چند لقمه حرف حساب»:
منبع: «شهید دکتر حسن آیت» کانون هابیلیان. بازبینیشده در فروردین 1388.
از چپ به راست:
سید احمد علیانسب، آیت الله شربیانی، سید حسین علیانسب، محمدصمدپور
تاریخ تصویر: زمستان 1376
مکان تصویر: مشهد مقدس، بیت آیت الله شربیانی
توضیح: حوزه جامعه علمیه امیرالمومنین تهران که آقای علیانسب نیز دوره سطح یک را در آنجا طی کرده اند در یک سنت حسنه هرساله طلاب ممتاز را به اردوی مشهد مقدس می بردند، این عکس مربوط به این اردو می باشد، که با هماهنگی مسئول مدرسه به دیدار آیه الله شربیانی رفته بودند و ایشان برای طلاب سخنرانی فرمودند. لازم به ذکر است که دوره سطح یک حوزه که به زبان طلبگی اتمام لمعتین معروف است شش سال به طول می انجامد که آقای علیانسب آن را با جدیت و پشتکار در طی چهار سال به پایان رساندند و هرسال جزو ممتازین و اردوی مشهد مقدس بودند.
حضرت آیت الله فاضل شربیانی، (نوه علامه فاضل شربیانی که در زمان خویش مرجع کل شیعیان بودند)
با تشکر از آقای صمدپور که این تصاویر و تصاویر دیگری که در اختیار ما گذاشتند.
سراب، تشنه یک جرعه صداقت
سراب!
شهری که در دل کوه سبلان آرام گرفته است
شهری که در طول سال، اسمش برای کل ایران آشناست، بویژه در فصل زمستان،
شهری که مردم ایران خیلی بارها و بارها از اخبار شنیده اند و می شنوند:
«امروز، سردترین نقطه کشور شهرستان سراب، با دمای چند درجه سلسیوس زیر صفر»
آری سراب رکورددار در سرماست
اما مردمانی خونگرم و صمیمی و مهمان نواز دارد
این مردم محکم و استوار به آینده امید و بدان دل بسته است
این مردم سبلان مردی را طلب می کند که چون کوه سبلان استوار باشد
تکیه گاه سراب، سبلان است، مردم سراب نیز دنبال تکیه گاهی چون سبلان می گردند
شجاع مردی که امید و آمال آنها را دریابد، و آرزوهای آنها را محقق سازد
مردی که از سراب حقیقتی بسازد در خور و شایسته مردم سراب!
مردی باید بیاید و سراب را چون سبلان بالا ببرد! و به اوج خویش برساند!
مردی رادمرد!
مردی که نه چشم به مال دنیا دوخته است!
مردی که نه جاه و مقام معبود اوست!
مردی که نه در مقابل برخی شخصیت ها و جریانهای سیاسی کرنش می کند تا ...!
مردی که نه دست کمک به اغیار دراز می کند و نه موفقیت خود را از گروههای سیاسی طلب می کند!
بلکه مردی که تکیه گاهش خداست!
مردی که با خدای خویش عهد و پیمان بسته است تا در این راه تنها برای او قدم بردارد!
مردی که عاشق سراب خویش است!
مردی که دوستدار مردم خود و دلسوز دیار و سرزمین مادری اش!
مردی که می خواهد خودش را خرج آمال و آرزوهای مردمانش سازد!
مردی با صداقت، به صداقت سبلان و به محکمی و استواری این کوهی که برای ملیونها انسان آشناست!
مردی که دیانت را بی سیاست، و سیاست را بی دیانت و اخلاق نمی خواهد!
مردی که امیدش فرداست!
و برای امیدش مردم را به یاری می طلبد!
تا با کمک مردمش سراب را به جایگاه شایسته اش برگرداند!
و بدان نامی به بلندای سبلان ببخشد.
اندکی صبر سحر نزدیک است!
لیست کل یادداشت های این وبلاگ